در یکی از محلههای ساده و کمحاشیه، خانوادهای چهارنفره زندگی میکنند. پدر خانواده، که تنها منبع درآمد خانواده است، کارگر ساختمانی است. او روزها در زیر آفتاب سوزان و سخت مشغول به کار است، حمل بار و انجام کارهای ساختمانی، تا بتواند هزینههای زندگی را تأمین کند. با این حال، زندگی آنها بهطور دائم با مشکلات اقتصادی مواجه است.
پدر خانواده با تمام تلاشهایش، همیشه در تلاش است تا وضعیت خانواده را بهتر کند، اما هزینههای درمانی و نیازهای اساسی همچنان یک بار سنگین بر دوش اوست. همسرش نیز که در خانه به مراقبت از فرزندان میپردازد، به شدت از شرایط اقتصادی نگران است. بچههای خانواده، دو دختر هستند که هرکدام مشکلات خاص خود را دارند.
دختر کوچکتر که حالا ۱۱ ساله است، به شدت با مشکلات دندانی روبهرو است. هردو فک او بهصورت نامناسبی رشد کرده است و پزشکان برای درمان آن نیاز به انجام ارتودنسی دارند. اما هزینه این درمان بسیار زیاد است. هزینه ارتودنسی حدود ۴۰ میلیون تومان است، که برای خانوادهای با این شرایط مالی تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. مادر هر روز دخترش را به خاطر مشکلاتش آرام میکند، اما نمیداند چگونه میتواند این مشکل را حل کند. دختر کوچکتر همیشه خواستههای زیادی از مادرش دارد، اما او تنها میتواند به او بگوید که به زودی همهچیز درست میشود.
اما مشکل فقط به دندانهای دختر بزرگتر ختم نمیشود. دختر کوچکتر خانواده نیز با مشکلاتی روبهرو است. او مشکل شنوایی جزئی دارد و برای برقراری ارتباط و شنیدن صداها از سمعک استفاده میکند. اما یک روز بد، سمعک گرانقیمت او در خیابان افتاده و با فشار ماشینها آسیب میبیند. حالا او که همیشه با گوشهای کوچک و نگرانش دنیای اطراف را شنیده است، با مشکلات بیشتری روبهرو است. او بهراحتی نمیتواند دیگر صداها را بشنود و نیاز به سمعک جدیدی دارد که هزینه آن نیز به شدت بالا است. اما باز هم مادر در برابر این مشکلات دستش خالی است و نمیداند چگونه میتواند این مشکل را حل کند.
پدر خانواده هر روز در تلاش است تا از عهده مخارج برآید. او در کنار کارهای سخت خود، با همه توان سعی دارد تا خانوادهاش را تأمین کند. اما بهطور دائم با شرایط اقتصادی دشوار روبهرو است. حقوق پایین و هزینههای سنگین زندگی، همیشه یکی از بزرگترین نگرانیهای او بوده است. مادر خانواده نیز که همیشه مراقب دخترانش بوده و از آنها مراقبت کرده است، اکنون بیشتر از هر زمانی به کمک نیاز دارد.
این خانواده هیچ گونه حمایت دولتی یا امدادی دریافت نمیکند. آنها برای تأمین نیازهای اولیه خود و به خصوص درمانهای پزشکی که دخترانشان نیاز دارند، تنها به تلاش خود و کمک خیرین چشم دوختهاند. آنها بهطور مداوم در جستجوی راهی هستند که بتوانند هزینههای درمانی فرزندانشان را تأمین کنند و زندگی بهتری برای خود بسازند. اما این خانواده نمیتواند به تنهایی از پس این مشکلات برآید. آنها به کمک و حمایت دیگران نیاز دارند، بهویژه در زمینه تأمین هزینههای درمانی برای دخترانشان.
با تمام این مشکلات، خانواده هیچگاه امید خود را از دست نمیدهد. آنها بهدنبال کمک از خیرین و نیکوکاران هستند و میدانند که تنها با حمایتهای جامعه میتوانند راهحلی برای مشکلات خود پیدا کنند. آنها باور دارند که با کمی کمک و همدلی از سوی دیگران، میتوانند زندگی بهتری برای خود بسازند و آیندهای روشنتر برای فرزندانشان رقم بزنند.